یک سال پس از جنبش ژینا؛ آیا جمهوری اسلامی در مبارزه حجاب پیروز شد؟
یک سال پس از جنبش ژینا؛ آیا جمهوری اسلامی در مبارزه حجاب پیروز شد؟
این مقاله در وبسایت رادیو زمانه منتشر شده است.
روند روزانه تعداد تصاویر یا ویدئوهای منتشر شده در شبکههای مجازی از مقاومت مدنی زنان با حضور در عرصههای عمومی با برداشتن حجاب اجباری در 7 ماه گذشته، از نوروز 1402 تا پایان مهر 1402، کاهشی است. یعنی به تدریج فیلم و عکسهای کمتری در فضای مجازی مشاهده میشود. نمودار زیر، که بر اساس دادههای وبسایت نمای انقلاب تهیه شده، این موضوع را نشان میدهد. هرچند احتمالا تصاویر یا ویدئوهای بیشتری ممکن است در شبکههای مجازی منتشر شده باشد که در پایگاه داده وبسایت نمای انقلاب ثبت نشده باشد، اما با پیش فرض یکسان بودن احتمال این موضوع برای همه روزها، روند نمودار به طور نسبی قابل استناد خواهد بود. پیش فرض کلی آن است که فضای مجازی آینهای، هرچند ناقص، از فضای واقعی و کف خیابان است که این فرصت را ایجاد میکند تا دادههای آن ثبت و تحلیل شود. این تحلیل به درک روندهای جاری کمک میکند.

کاهش انتشار تصاویر دو معنا میتواند داشته باشد:
اول اینکه به دلیل سرکوب و هزینههای ایجاد شده توسط جمهوری اسلامی برای زنان، واقعا تعداد زنانی که به حجاب اجباری تن نمیدهند کاهش یافته باشد.
دوم اینکه انتشار تصاویر به دلیل احتمال شناسایی زنان توسط جمهوری اسلامی و تحمیل هزینههای بعدی کاهش یافته باشد اما در عمل و در خیابان، زنان همچنان اعتراض خود به حجاب اجباری را نشان میدهند.
کدام اتفاق افتاده است؟
از نظر آماری، متاسفانه دادهای از کف خیابان جهت پاسخ به این سوال در دسترس نیست. نمودار اول صرفا تصاویر منتشر شده در فضای مجازی را نشان میدهد که میدانیم این تصاویر قطعا کاهش یافتهاند. اما آیا در کف خیابان هم شاهد کمتر شدن حجاب اختیاری هستیم؟
شواهد کاهش مبارزه با حجاب اجباری در کف خیابان
شواهدی وجود دارد که کمتر شدن مبارزه با حجاب اجباری را در کف خیابان تایید میکند. به عنوان نمونه، در ماههای گذشته در مراسم خاکسپاری هنرمندان شاهد عدم تمکین به حجاب اجباری توسط برخی هنرمندان شناخته شده یا سلبریتیها بودیم اما در هفتههای اخیر و مخصوصا پس از سالیاد ژینا، مثلا در مراسم خاکسپاری آتیلا پسیانی در 20 مهرماه 1402 یا تشیع داریوش مهرجویی در 26 مهرماه 1402، موردی از این دست در عکسهای منتشر شده دیده نشد. البته عدم فرمانبرداری از حجاب اجباری در بین زنان حاضر در مراسمهای مختلف و مراسم مورد اشاره دیده میشود.
از یک زاویه دیگر هم میتوان به بررسی موضوع پرداخت و آن آمار پلمب واحدهای صنفی در 7 ماه گذشته است.
پلمب واحدهای صنفی که به طور رسمی توسط مقامات جمهوری اسلامی، با افتخار یا برای ایجاد رعب و وحشت، اعلام میشود، سندی بر تایید جمهوری اسلامی بر مبارزه زنان علیه حجاب اجباری است.
این پلمب شدنها شامل رستورانها، مغازهها، باشگاهها، سینماها، هتلها، مراکز تجاری، تفریحی و فرهنگی و امثالهم، حتی یک پل عابر پیاده است.
پلمب واحدهای صنفی با اجرای طرح “برخورد با بی حجابی” از روز شنبه ۲۶ فروردین 1402 با اعلام فرمانده کل انتظامی کشور، احمدرضا رادان، به شدت به جریان افتاد. احمدرضا رادان، “توقیف خودرو، پلمب واحد صنفی و معرفی شهروندان به محاکم قضایی” را از جمله مواردی عنوان کرد که در برخورد با عدم رعایت “حجاب اجباری” اجرا میگردد.
نمودار دو روند پلمب شدن واحدهای صنفی که اخبار آن در فضای مجازی، عمدتا توسط رسانههای داخلی منتشر شده است را در 7 ماه گذشته نشان میدهد.

پیکهای شدید در نمودار در تاریخهای 5 و 25 اردیبهشت 1402 مربوط به اخبار پلمبی است که توسط نهادهای مسؤول در جمهوری اسلامی اعلام شده است. در 5 اردیبهشت با پلمب کردن مجتمع تجاری اپال در منطقه سعادت آباد تهران، بیش از 400 واحد صنفی تعطیل شدند. همچنین با پلمب مجموعه تجاری نگین در شهر شیراز در 25 اردیبهشت 1402، 243 واحد تجاری، شهربازی، رستوران، هایپرمارکت و فستفود به یکباره پلمب شدند.
لازم به ذکر است این نمودار شامل پلمب به خاطر روزهخواری یا دلایل دیگر نمیشود. (پلمب 85 واحد صنفی در فریدونکنار و نیز پلمب 338 واحد صنفی در استان مازندران از 15 اسفند 1401 تا نوروز 1402 و همچنین پلمب 15 واحد صنفی در چالوس به دلیل اختلاط آمار با جرم روزهخواری، به تعبیر جمهوری اسلامی، در نمودار دو آورده نشده است.)
پیشبینی میشود تعداد واحدهای صنفی پلمب شده در واقعیت حداقل 2 تا 10 برابر این تعداد باشد چراکه مطابق دادههای ثبت شده در پایگاه داده وبسایت نمای انقلاب در ماه آوریل 2023، تعداد 965 واحد صنفی پلمب شدهاند اما روزنامه شرق، با استناد به آمارهای اعلام شده از سوی نیروی انتظامی و مدیران استانی، این تعداد را حدود 2 هزار واحد صنفی ذکر کرده است. همچنین ایرنا به نقل از رئیس اداره نظارت بر اماکن عمومی فرماندهی انتظامی گیلان گفته در این استان در 6 ماه نخست سال 1094 واحد صنفی به دلیل عدم رعایت شئون اسلامی پلمب شدهاند در حالیکه دادههای منتشر شده در فضای مجازی که در پایگاه داده سایت نمای انقلاب ثبت شدهاند این تعداد را 108 مورد نشان میدهد.
برگردیم به موضوع شواهد کاهش مبارزه با حجاب اجباری در کف خیابان. همانطور که نمودار دو نشان میدهد روند پلمب کردن واحدهای صنفی از فروردین 1402 تا پایان مهرماه 1402 کاهشی است. این میتواند هم به کاهش فشار توسط جمهوری اسلامی مربوط باشد و هم به اجبار بیشتر واحدهای صنفی به رعایت حجاب اجباری و یا به هزینههای ایجاد شده برای زنان. طبیعتا به قاطعیت نمیتوان گفت این کاهش آمار پلمب به معنای کاهش مبارزه با حجاب اجباری است اما از زاویهای میتوان آن را نشانهای بر این ادعا در نظر گرفت. قاعدتا جمهوری اسلامی از این زاویه به موضوع مینگرد و آن را پیروزی خود تلقی میکند.
نکته جالب توجه در این میان ضریب همبستگی بسیار بالای تعداد تصاویر منتشر شده از مبارزه با حجاب اجباری با تعداد پلمب اصناف اعلام شده در شهرهای مختلف در 7 ماه گذشته است. به دلیل تعداد زیاد شهرها، جدول دو متغیر مذکور در اینجا نمایش داده نمیشود ولی نمودار سه، این ضریب همبستگی بالا را نشان میدهد.

ضریب همبستگی، یکی از معیارهای مورد استفاده در تعیین همبستگی دو متغیر است. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) را نشان میدهد. این ضریب بین ۱ تا ۱- است و در صورت عدم وجود رابطه بین دو متغیر، برابر صفر است. ضریب همبستگی نمودار سه 89/0 (هشتاد و نه صدم) و نزدیک به یک است.
این یعنی بین تصاویری که معترضان از شهرهای مختلف منتشر میکنند و آماری که در رسانههای عمدتا داخلی در مورد پلمب واحدهای صنفی در شهرهای مختلف منتشر میشود همبستگی و نسبتی وجود دارد، حتی اگر هر دوی این تعداد و آمار نسبتی از واقعیت موجود باشند. مثلا اگر تعداد پلمبها به تناسب در شهرهای مختلف حتی 10 برابر بیش از آمار ثبت شده در پایگاه داده سایت نمای انقلاب باشد، باز هم ضریب همبستگی به همین مقدار خواهد بود. برای تعداد تصاویر منتشر شده هم این موضوع صادق است. این تایید کننده عبارتی است که در ابتدای این مقاله آورده شد: ” فضای مجازی آینهای، هرچند ناقص، از فضای واقعی و کف خیابان است”.
از این موضوع دو نتیجه میتوان گرفت. یکی آنکه در هر شهری تصاویر بیشتری از مبارزه با حجاب اجباری منتشر شده، پلمبها هم به نسبت بیشتر بوده است. دیگر آنکه اگر تعداد تصاویر یا پلمبها کاهش یافته، به تناسب از پلمبها یا تصاویر کاسته شده است. البته این رابطه الزاما انطباق زمانی ندارد ولی در یک دوره 7 ماهه با برخورداری از حدود 1500 داده میتوان چنین نتیجه کلیای گرفت.
در پایان این بخش تاکید میگردد کاهش احتمالی مبارزه با حجاب در کف خیابان به معنای توقف آن نیست چراکه نمودار دو نشان میدهد پلمب واحدهای صنفی (و انتشار تصاویر) همچنان ادامه دارد. این یعنی همچنان عدم تمکین به حجاب اجباری در کف خیابان و زندگی روزمره مردم وجود دارد. آخرین مورد پلمب در این نمودار پلمب رستوران ماسو و کافه رستوران ژوته در بابلسر در 28 مهر 1402 است.
شواهد وجود مبارزه با حجاب اجباری در کف خیابان
از طرف دیگر شواهدی هم در رد کاهش مبارزه با حجاب اجباری در کف خیابان وجود دارد. به عنوان مثال، حتی در فیلمهای منتشر شده توسط جمهوری اسلامی هم مشخص است آرمیتا گراوند حجاب اجباری بر سر ندارد. همچنین در شبکههای اجتماعی، در بسیاری از صفحات عمومی که مثلا رستورانها یا مراکز تجاری را تبلیغ یا از آنها تصاویری منتشر میکنند، شاهد حضور زنان بدون حجاب اجباری هستیم. همچنین در بسیاری تصاویری که به صورت تصادفی از وقایع یا مراسمها در فضای مجازی منتشر میشود هم میتوان زنان بدون حجاب اجباری را به راحتی تشخیص داد. به عنوان مثال در فیلمهای منتشر شده از حمله شیمیایی به دبیرستان دخترانه عاشورا در شهر قدس تهران در 15 مهر 1402، حضور زنان بدون حجاب از دانشآموزان یا خانوادهها محسوس است. از دیگر شواهد کمتر نشدن مبارزه با حجاب اجباری، ادامه انتشار تصاویر بدون حجاب افراد شناخته شده، برای اولین بار است. مثالی از این دست صدیقه وسمقی، اسلامشناس، است که در 20 مهر 1402 ویدئویی بدون حجاب در صفحه خود در اینستاگرام منتشر کرد.
نتیجهگیری درباره کاهش انتشار تصاویر مبارزه با حجاب اجباری
انتشار تصاویر زنان بدون حجاب اجباری در شبکههای مجازی، به عنوان یک حرکت اعتراضی، قاعدتا یا احتمالا به دلیل هزینههای تحمیل شده از سوی جمهوری اسلامی کاهش یافته است. البته این به معنای برگشت به قبل از جنبش ژینا و فرمانبرداری از حجاب مورد نظر جمهوری اسلامی توسط زنان در مکانهای عمومی نیست چراکه قبل از جنبش ژینا شاهد این سطح از مبارزه عمومی و عدم تمکین به حجاب اجباری در کف خیابان نبودهایم.
جمهوری اسلامی با تحمیل هزینه و سرکوب، نه به صورت مطلق بلکه به صورت نسبی در فضای مجازی به موفقیت رسیده است اما دادههای قابل استنادی از کف خیابان برای تایید موفقیت نسبی جمهوری اسلامی در دست نیست و تنها از شواهد میتوان نتایجی برداشت کرد.
لازم به ذکر آنکه اهمیت فضای مجازی برای جمهوری اسلامی از همین موضوع هم مشخص است و به همین دلیل نباید کاهش تصاویر مبارزه زنان در فضای مجازی برای آنها که خارج از ایران زندگی میکنند و یا برای رسانهها، فعالین اجتماعی و سیاستمداران در غرب ناامیدکننده باشد، چراکه عدم انتشار تصاویر الزاما به معنای توقف مبارزه در کف خیابان نیست.
آیا جامعه از مبارزه برای حجاب ناامید شده است؟
نمودار اول حاوی یک نکته قابل توجه دیگر هم هست: روند کاهشی تصاویر زنان بدون حجاب، به ناگهان پس از سالیاد ژینا، 25 شهریور 1402، به بعد کاهش شدیدتری یافته است. با توجه به شرایط میتوان گفت این کاهش شدید انتشار تصاویر صرفا نمیتواند به سرکوب و تحمیل هزینه توسط جمهوری اسلامی مربوط باشد چراکه گزارشی از اقدام خاصی توسط جمهوری اسلامی جهت تحمیل هزینه بیشتر از این تاریخ به بعد وجود ندارد بلکه میتوان این کاهش را به این صورت تفسیر کرد که احتمالا بسیاری انتظار داشتند در سالیاد ژینا اتفاقی بیافتد، که نیافتاد. از این رو شاید بتوان این کاهش شدید انتشار تصاویر را به ناامیدی تفسیر کرد.
در عین حال میدانیم وقایع پیشبینی نشده در زنده شدن آتش زیر خاکستر همیشه نقش دارند. هر زمان ممکن است هر اتفاقی بیافتد تا دوره بذر امید جوانه بزند و شاهد افزایش هر یک از حرکتهای اعتراضی در خیزش مردمی باشیم. فعلا اوضاع چنان است که گفته شد.
وضعیت مبارزه با حجاب اجباری در شهرهای مختلف چطور بوده است؟
نمودار چهارم تعداد تصاویر منعکس شده در شبکههای اجتماعی از مقاومت مدنی زنان با عدم تمکین به حجاب اجباری در شهرهای کشور از نوروز 1402 تا پایان مهر 1402 را نشان میدهد.

این دادهها نشان میدهد از حدود 1500 لینک تصویر ثبت شده در پایگاه داده وبسایت نمای انقلاب، بیش از 60% مورد برداشتن حجاب اجباری مربوط به شهر تهران است. حدود 20% از دادهها هم مربوط به 5 شهر پرجمعیت دیگر کشور یعنی مشهد، اصفهان، کرج، شیراز و تبریز است. به این ترتیب حدود 80% تصاویر منتشر شده از مقاومت مدنی زنان مربوط به 6 شهر بزرگ است و 20% دیگر مربوط به بقیه کشور از جمله مراکز استان مثل رشت، ساری، سنندج و غیره است. توضیح آنکه این 6 شهر حدود 20% از جمیعت کل کشور را نشان میدهند.
نمودار پنج این موضوع را نشان میدهد.

به عبارتی شهر تهران که حدود 10% از جمعیت کشور را شامل میشود به تنهایی حدود 60% و با 5 شهر دیگر که حدود 20% جمعیت کشور را شامل میشوند حدود 80% از تصاویر برداشتن حجاب اجباری را دارا هستند.
با توجه به آنکه جمعیت شهرها و استانها متفاوت است، قاعدتا مقایسه تعدادی بین آنها تصویر درستی ارائه نمیدهد. در نتیجه میتوان به موضوع تعداد تصاویر و ویدئوهای منتشر یا ثبت شده از شهرها و استانهای مختلف به شکل دیگری هم نگاه کرد.
اگر تعداد تصاویر را بر جمعیت هر شهر تقسیم کنیم، آنگاه میتوان شهرها را فارغ از عامل جمعیت با هم مقایسه کرد. به این ترتیب مثلا اگر شهری 1 میلیون نفر جمعیت داشته باشد و هزار عکس یا ویدئو از آن منتشر یا ثبت شده باشد و شهر دیگری 100 هزار نفر جمعیت داشته باشد و فقط 100 عکس یا ویدئو از آن منتشر یا ثبت شده باشد، این دو استان از نظر آماری به نسبت هم، به یک تعداد تصویر یا ویدئو منتشر کردهاند.
اسم این نسبت تعداد تصویر یا ویدئو به جمعیت را شاخص “مشارکت در مبارزه حجاب” میگذاریم و با توجه به آنکه مقدار عددی آن بسیار کوچک است، برای درک بهتر، حاصل این نسبت را در عدد 100 هزار ضرب میکنیم. به عبارت دیگر شاخص مشارکت به ما میگوید به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت یک شهر، چه تعداد تصویر یا ویدئو در فضای مجازی منتشر یا در پایگاه داده سایت نمای انقلاب ثبت شده است.
نمودار شش نتیجه این محاسبه را نشان میدهد. این نمودار شهرهای با جمعیت بیشتر از 10 هزار نفر را نشان میدهد. جمعیت هر شهر از آخرین آمار سرشماری در سال 1395 برداشت شده است.

مقدار عددی نمودار شش به این معناست که مثلا در شهر کیش، به ازای هر صد هزار نفر جمعیت استان، حدود 15 تصویر یا ویدئو در فضای مجازی در 7 ماه گذشته منتشر یا ثبت شده است.
چنانچه میبینیم، در این نمودار شهرهای بزرگ در رأس نیستند. یعنی درست است که تهران بیشترین تعداد تصویر منتشر شده را دارد اما این تعداد تصویر نسبت به جمعیت این شهر، در مقایسه با جمعیت کیش یا نوشهر کمتر است.
برای درک بهتر موقعیت جغرافیایی شهرهایی که به نسبت جمعیتشان بیشترین تصاویر از مبارزه با حجاب اجباری در آنها منتشر شده، نمودار هفت قابل توجه است.

ابعاد دایره، نشان دهنده بزرگی شاخص مشارکت هر شهر است. دلیل عدم نمایش نام همه شهرها، کمبود فضاست. به این ترتیب کیش، قشم، شهرهای شمالی، تهران و شهرهای اطراف آن که در نمودار شش بیشترین شاخص مشارکت را دارند، در نمودار مشخصتر و دارای دایرههای بزرگتر هستند.
اینکه چه عواملی باعث شده از این شهرها تصاویر بیشتری از مبارزه زنان علیه حجاب اجباری، به نسبت جمعیتشان منتشر شود و مثلا اینکه آیا این موضوع به توریستی بودن شهرها یا عوامل فرهنگی و مذهبی و غیره مرتبط است، نیازمند بررسی متخصصان است.
مبارزه با حجاب اجباری در استانهای مختلف
چنانچه بخواهیم بررسی شاخص مشارکت شهرها را روی استانها انجام دهیم، نمودار هشت به دست میآید.

مقدار عددی نمودار هشت به این معناست که مثلا در استان کردستان، به ازای هر صد هزار نفر جمعیت استان، حداقل 1 بار یک تصویر یا ویدئو در فضای مجازی در 7 ماه گذشته منتشر یا ثبت شده است.
این نمودار نشان میدهد زنان در استان تهران، شامل شهر تهران و دیگر شهرهای این استان، پیشتاز برداشتن حجاب اجباری هستند و پس از آن زنان در استانهای گیلان، البرز، اصفهان، فارس، مازندران، کردستان به ترتیب بیشترین تصاویر یا ویدئوها را در فضای مجازی در 7 ماه ابتدای سال 1402 منتشر کردهاند.
همانطور که اشاره شد قاعدتا به دلایل مختلف از جمله سرکوب و آزارهای جمهوری اسلامی، فضای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی و نیز عوامل دیگر، تعداد و نسبت تصاویر منتشر یا ثبت شده در شهرها و استانها متفاوت هستند. بررسی بیشتر و ریشهای این موضوع در حوزه کاری متخصصان است و این گزارش صرفا با هدف ارائه یک تصویر آماری از روندها و وضعیت ارائه گردید.
نکته پایانی
میتوان گفت جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب اجباری در کنترل فضای مجازی به نسبت موفق شده است. در کف خیابان هم جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی برای سرکوب مبارزه زنان فروگذار نکرده است. شناسایی زنان بدون حجاب اجباری، احضار، توقیف خودرو، جریمه، ممانعت از خدماتدهی، پلمب مراکز مختلف، هزینهتراشی و آزارهای مختلف، همه و همه به منظور منصرف کردن زنان از این مبارزه است. بیتردید این فشارها موثر است. هرچند آمار دقیقی از کف خیابان در دست نیست اما شواهد حاکی از آن است که این مبارزه متوقف نشده است. اتفاق مسلم آن است که فضای شهرهای ایران پس از جنبش ژینا دگرگون شده است. بارزترین جنبه این تغییر، عدم تمکین زنان شجاع ایران به استفاده از حجاب اجباری است. این مبارزه هرچند با فراز و نشیب، اما با امید به پیروزی به پیش میرود.
مرتبط